از این چیزها!!

ساخت وبلاگ
از این چیزها!!

 

شوخی در محافل جدی (3)

 

مرحوم دکتر غنی مردی شوخ طبع و بذله گو بود، در مسافرتی که به اروپا رفته بود،روزی در قطار کتاب می خواند، سپس عینکش را برداشت و کنار نیمکت خود گذاشت و کتاب را بست. اتفاقا در همین موقع دختر خانمی وارد کوپه شده و بدون توجه به عینک، در کنار دکتر بر روی آن نشست. 

چند لحظه بعد خانم احساس کرد زیرش ناصاف است؛ بلند شد تا علت را بداند، فهمید که روی عینک نفر بغل دستی خود نشسته است. آن را برداشت و با کمال معذرت به وی داد و گفت: 

عذر می خواهم  که عینک را ندیدم .

دکتر در این لحظه با خنده گفت: 

خودتان را ناراحت نکنید، عینک من از این چیزها زیاد دیده است و چشم و گوشش پر است.!

( ج .آ در)
به اندیشان...
ما را در سایت به اندیشان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : behandishana بازدید : 191 تاريخ : چهارشنبه 4 اسفند 1395 ساعت: 3:53