از عبرت های تاریخ

ساخت وبلاگ

از عبرت های تاریخ

✍️علی مرادی مراغه ای


♦️اول آبان مصادف بود با سقوط اصفهان و تسلیم سلطان حسین صفوی به محمود افغان و فروپاشی سلسله صفوی.
عبرت های شگفت انگیزی در این فروپاشی وجود دارد...

♦️شاهان صفوی که با شعار تشیع و ناسیونالیزم ایرانی به قدرت رسیدند سرانجام تجملگرایی و تبعیض مذهبی در حق اهل سنت، پایانشان را رقم زد. ستم گرگين خان حاکم دست نشانده صفوی به مردم سنی قندهار به حدی رسید که نوشته اند «گرگين خان، مانند گرگ خونخوار كه بر گلّۀ گوسفند اوفتد، بر اهل آن حدود افتاده و ايشان را از هم مى‌دريد و از ظلم و بيداد وى، آه و نالۀ افاغنۀ بيچاره بر فلك آبنوسى می رسيد...»
(رستم التواریخ...ص۱۱۵)
آنان به شاه شكايت ها برده، التماس ها کردند که ما نیز انسانیم و رعیت شماییم، چرا این همه ستم روا می دارید؟... اما گوش شنوایی نبود، در ۱۷۰۰م یکی از بزرگان خود را برای تظلم و شکایت به اصفهان فرستادند اما نه تنها نگذاشتند به حضور شاه رسد بلکه او را تازیانه زده و به خواری از دربار راندند!.هنگامی که کارد بر استخوان افغانان رسید بر گرگين خان شوریده، او را کشتند.(روضة الصفا، ...ص ۴۳۲).

♦️محمود افغان با لشگر پابرهنه، شهرهای ایران را یکی یکی فتح کرده و در 1722م از طريق كرمان و يزد به نزديكی دهكدۀ گلون‌آباد در شرق اصفهان رسید. اینجا، دو قشون افغانی و قشون قزلباش صفوی رودرروی هم برای آخرین جنگ صف آرایی کردند، وضعیت دو قشون از هر لحاظ عبرت انگیز بود:
در یک طرف، افغانان با لباس های چرکین، پاره پاره و اسبان لاغر بود و در طرفی دیگر، قشون صفوی با لباس های فاخر و اسبان فربه و زین و لگام زرین ، شكم‌هاى بزرگِ به ناز و نعمت پرورده و خروارخروار پيه آویزان از شكم‌هايشان، که طرفِ مقابل را تحقیر کرده می گفتند مشتى رجّاله افغان ..... برهنه!(تاریخ منتظم ناصری..ج2ص۱۰۶۳) و تعداد نفرات صفویان نیز دو برابر افغانیان بودند.
اما سرنوشت این جنگ از پیش مشخص بود. چون افاغنه، هیچ چیز برای از دست دادن نداشتند جز زندگی نکبت بار و تبعیض آلود خود را. اما گروه دوم همه چیز داشتند...!

♦️محمود افغان پیروز شده به محاصره اصفهان پرداخت، بار دیگر نامه نوشته و همچنان خود را رعیت ایران نامیده و از شاه خواست که دخترش را به او بدهد تا به افغانستان بازگردد، اما شاه کله شق و بی خبر، خواسته او را در آن لحظه حساس رد کرد، چون گوشش تنها بر تملقات درباریانش باز بود که مدام می گفتند:
«جهان‌ پناها، هيچ تشويش مفرما و دغدغه به خاطر خطير مبارك، راه مده. كه دولت خدادادۀ تو، مخلد مى‌باشد»( رستم التواریخ...ص ۱۲۶،)
و پنج هزار زنان حرمسرا به دورش حلقه زده می گفتند که برای دفع دشمن«هريك نذر كرده‌ايم كه شلّه ‌زردى بپزيم ..و به چهل فقير بدهيم و دشمنانت را منهزم و متفرّق بكنيم....»
و منجّمين می گفتند: «ستارۀ اصفاهان، مشتري است...»
و علما عرض مى‌نمودند كه: «عريضه بنويسيد به خدمت امام غايب(ع) و آن را به مشمّع نهيد و در آب روان اندازيد تا آن جناب، امداد و اعانت نماید»(رستم التواریخ...ص ۱۴۰)
و شاه غرق در عیش و نوش بود و در مقابل هر چیزی فقط می گفت«یخشی دور» (خوب است)! چنان كه ظریفی سروده بود:
آن ز دانش تهى ز غفلت پُر

شاه سلطان حسين‏ يخشى دُر

♦️اما در چند قدمی بیرون از قصرش، در اثر محاصره افغان ها، مردم گرسنه به خوردن سگ و گربه و کودکان همدیگر روی آورده حتی نعش مردگان...(تاريخ ايران، ملكم...ج ۱ص ۲۰۹)
زمانی در راس این سلسله، نابغه ای چون شاه اسماعیل بود که در چهارده سالگی، اولین سلسله مستقل ایرانی بعد از حمله اعراب را بوجود آورده و برای دادخواهی، شب ها با لباس درویشی به قهوه خانه می رفت تا احوال مردم را بداند(روضة الأنوار عباسي...ص170) اما اکنون، شبگردی هایِ آن نابغه، جای خود را به شبروی های میرغضب ها و عسس ها داده بود که شریک دزدان شده و دو دانگ از مال دزدیده شده به میرِشب تعلق داشت! (تذکره الملوک...ص49)

و شاهی مفلوک که از چند متر آن طرف تر از حرمسرایش، بی خبر بود.

♦️و سرانجام روز آخر و عبرت انگیز و صحنه تسلیم فرا رسید:
با جمعى به جانب اردوى افغان حرکت کرد، نزديك چادرها که رسيد، به بهانه اين كه محمود در خواب است، به تحقیر، مدتى آنجا نگاهداشتند! چون داخل شد خطاب به محمود گفت:
اراده خداوند عالم نيست كه من بيش از اين پادشاه باشم. وقتش رسیده كه تو بر تخت نشینی.

سپس با دست خود، آن طرّه شاهى را از سر برداشته و بر منديل وى نهاد.

(تاريخ كامل ايران... ج‏1، ص432)
آن وقت، پیرمردی 61ساله و فربه، پشت سر محمود 21ساله راه افتاده و او را وارد کاخ های رنگارنگ صفوی کزده تا کلیدهای کاخ ها را به او بسپارد! و تحویل ثروت عظیم و ضبط حرمسرا که بالغ بر چهارصد زن بود و محمود بین افسران قشون خود تقسیم نمود...!

۳امداد اندیشه


موضوعات مرتبط: به اندیشان ایرانی یا مسلمان ، به اندیشان خارجی

به اندیشان...
ما را در سایت به اندیشان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : behandishana بازدید : 96 تاريخ : دوشنبه 9 آبان 1401 ساعت: 17:32