«سرنوشت مشترك امثال ابراهيم يزدی»

ساخت وبلاگ


«سرنوشت مشترك امثال ابراهيم يزدی»

دلنوشته علی مطهری برای ابراهیم یزدی: 

خدا از جفاهایی که به او کردیم بگذرد.

رحلت دكتر ابراهيم يزدی از آن جهت جانسوز است كه در دوران حيات او بعد از دولت موقت با او و همفكرانش بدرفتاری شد. 

به ياد دارم زمانی كه حدود شش سال داشتم، خانواده دكتر يزدی همسايه ما در بن‌بست كميل كوچه دردار خيابان ری بودند. خانواده اصيلی بودند. مادر و خواهرانش را هميشه با چادر مشكی در آن كوچه می ديدم و مردم محل احترام خاصی برای اين خانواده قائل بودند. از همان زمان ابراهيم و برادرش كاظم، كه پزشك يا دكتر داروساز بود، ارتباط نزديكی با پدرم شهيد مطهری داشتند. دكتر كاظم يزدی در جلسات انجمن اسلامی پزشكان كه سخنران اصلی آن استاد مطهری بود همواره شركت و اظهارنظر می كرد. يك خانواده بااصالت مذهبی بودند.

دكتر ابراهيم يزدی در دوره‌ای كه در آمريكا يا ساير كشورهای غربی بود يكی از چند فرد موثر بر دانشجويان ايرانی خارج از كشور بود. در شناساندن امام خمينی(ره) به دنيای غرب در ماه‌های قبل از پيروزی انقلاب اسلامی نقش اساسی داشت و همين امر در پيروزی سريع‌تر انقلاب موثر بود. 

واقعيت اين است كه ما با دكتر ابراهيم يزدی و همفكرانش مانند مهندس عزت‌الله سحابی رفتار خوبی نداشتيم، يك گروه اصيل سابقه‌دار اسلامی به نام نهضت آزادی ايران را به صورت يك گروه معاند معرفی كرديم و آن ها را از آزادی بيان و بسياری از حقوق اجتماعی محروم كرديم، به اين بهانه كه اين ها در بعضی از مسائل نظر ديگری غير از نظر رسمی نظام جمهوری اسلامی دارند. مثلاً اين ها معتقد بودند كه تسخير سفارت امريكا كار غلطی بود و آسيب جدی به كشور و انقلاب زد و زمينه حمله عراق به ايران را فراهم كرد، نظری كه امروز بسياری از انقلابيون و حتی تسخيركنندگان سفارت به آن رسيده‌اند گرچه به صورت آشكار بيان نمی كنند. يا امثال دكتر يزدی بعد از فتح خرمشهر معتقد بودند كه بايد به جنگ پايان دهيم، نظری كه باز امروز عده‌ای از مجاهدان جبهه‌ها آن را پذيرفته‌اند.

آسيبی كه انقلاب اسلامی ما دچار آن شده اين است كه برخی از افراد كه دم از  انقلابی گری و ولايت‌مداری  می زنند خيال می كنند هر كس كه نظری مخالف نظر رسمی نظام داشت بايد به شكلی – خواه حبس يا حصر – حذف شود و از حقوق اجتماعی خود مانند آزادی بيان محروم شود، چون برای حفظ نظام هر كاری می توان كرد. اين سرنوشت را ما برای خيلی از شخصيت‌ها اعم از مذهبی و سياسی رقم زديم، به اين خيال كه اگر اين كارها را نمی كرديم انقلاب از دست می رفت، در حالی كه هر نظام حكومتی به هر حال مخالفان و منتقدانی دارد و مادام كه آن ها دست به سلاح نبرده‌اند بايد در بيان نظرات خود آزاد باشند. 

دموكراسی و رفتار علی عليه‌السلام با خوارج، دشمنان سرسخت آن امام، بايد برای همه ما درس باشد. تا زمانی كه آن ها دست به سلاح نبرده بودند، در انتقاد از امام علی عليه‌السلام و بيان نظرات‌شان آزاد بودند و اميرالمومنين آن ها را زندانی نكرد، شلاق نزد و حقوق آن ها از بيت‌المال را نيز قطع نكرد.

اميدوارم خداوند از جفاهایی كه ما به امثال دكتر ابراهيم يزدی كرديم بگذرد و اميدوارم كه به نادرستی اين راه پی ببريم و تغيير روش بدهيم تا  قربانيان جديدی پيدا نشود.

منبع: روزنامه‌ی اعتماد، چهارشنبه، 8 شهریور 96

به اندیشان...
ما را در سایت به اندیشان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : behandishana بازدید : 194 تاريخ : شنبه 26 مرداد 1398 ساعت: 14:02